آمار داستان شهید اسحاقی........
صفحه اصلی تماس با ما عناوین مطالب پروفایل طراح قالب
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان منتظران ظهور و آدرس montazeranezohour313.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





 

دارم مناطق عملیاتی رو تو ذهنم مرور می کنم..... میخوام بنویسم ....میخوام از حس و حالم بنویسم ..... ولی نمیتونم چیزی رو روی کاغذ نقش بدم .... آخه این حس و حال نوشتنی نیست....

رفته بودیم اروند کنار.....

photo0154.jpg

از اول صبح که گفتند میخوایم بریم اروند مادر شهید اسحاقی زار زار گریه میکرد.... تا حالا اینجوری ندیده بودمش .... نمیدونستم چرا؟؟؟ رسیده بودیم اروند .... نشسته بودیم روی تخته سنگ .... مادر شهید زار میزد ..... نمیدونستم چرا ولی گریه ام گرفت ..... کنار هق هق گریه هاش .... گریه هام گم شده بود ....

تازه متوجه شده بودم ..... آهان .....

شهید اسحاقی درمنطقه ی اروند شهید شده .... و هنوز ..... هنوز سرش نیومده ..... هنوز سرش تو آبه ....

مادر شهید هنوز منتظره .... منتظره تا سر پسرشو ببینه و فقط یه بار دیگه با چشماش صحبت کنه ....

مادر شهید پیر شده بود ولی هنوز دلش جوون بود..... همیشه کنار جوونها بود .... میگفت ... میخندید..... مادر و پدر شهید اسحاقی ، لیلی و مجنون اتوبوس ما بودن .....

اولین عیدی سال 93 رو از مادر شهید اسحاقی گرفتم ..... واقعا چه سعادتی.....

دیگه نمیدونم از چی باید براتون بگم .... از کدوم خاطره ی قشنگ ....  نمیدونم....

ولی نمیدونم چرا تو این 5 روز نه خانواده میشناختم .... نه دوست ....نه آشنا .... نه دغدغه ای بود .... نه فکری .... نه استرسی .... نه درد و غمی ..... و نه هیچ نا امیدی ....

نه غذا برام مهم بود ..... نه جای خواب و.....نه وقت خواب .....

فقط یه چیز برام مهم بود ..... آرامشی که هیچ جا جز در این مناطق پیداش نکردم .....

البته ...... برای همه دعا کردم ...... همه .......

یاحق

آرمیتا مدیر وبلاگ منتظران ظهور

 



نظرات شما عزیزان:

بچه آبی
ساعت16:39---5 ارديبهشت 1393
سلام

به قولم عمل کردم و تا آخرشو خوندم..خیلی خیلی جالب بود و حرفی واسه گفتن ندارم
پاسخ:سلام.... میدونم پای قولت هستی همیشه..... من که گفتم جالبه.... چقدر هم احساساتی شدی.... ما در مقابل شهدا هیچوقت هیچ حرفی برای گفتن نداریم.... یاحق


بچه آبی
ساعت15:29---4 ارديبهشت 1393
سلام

وقت نکردم همه شو بخونم...

میدونم باید داستان خیلی جالبی باشه..

مطمان باش ، یروز میام و کامل میخونمش
پاسخ:سلام داداش..... وبلاگ متعلق به خودته .... هروقت اومدی درخدمتیم.... آره برای من خیلی جالبه یاحق


منتظر
ساعت18:27---3 ارديبهشت 1393
سلام

فوق العاده بود....


پاسخ:سلام.... ممنونم.... یاحق


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:
[ چهار شنبه 3 ارديبهشت 1393برچسب:شهید اسحاقی,اروندکنار,آرامش,مناطق جنوب, ] [ 15:22 ] [ آرمیتا ]

درباره سايت

سلام..... به وبلاگ من خوش اومديد..... اميدوارم خوشتون بياد..... و استفاده كنيد ..... البته با دقت بخونيد متنهارو حتما به دردتون ميخوره.... در ضمن نظر يادتون نره ياحق
برچسب‌ها
امکانات وب

وب سایت تفریحی مذهبی بیرق عشق